این موارد مشکلاتی هستند که شاید برای هر کدام از شما پیش آمده باشند؛ مشکلی که خیلی از داوطلبان به آن توجه نمیکنند یا حتی مشکلی برای آنها محسوب نمیشود! در حالیکه یکی از مهمترین مسائل برای موفقیت در کنکور پیوستگی در مطالعه هست؛ مسئلهای بهحدی مهم که اگر رعایت شود میتواند در یک بازهی زمانی چند ماهه باعث پیشرفت غیر قابل باوری حتی برای خود شما بشود، نتیجهای که اکنون برای شما قابل تصور نیست!
قبل اینکه درمورد این مسئله بحث کنیم اجازه دهید با چند مثال دیگر به درک اهمیت موضوع بپردازم:
پیوستگی در مطالعه یعنی چه؟
برای فهمیدن منظورم از پیوستگی در مطالعه قبل از آن باید در مورد دو مشکل اساسی حول این موضوع حرف بزنم:
1.عدهای از داوطلبان چند روز در هفته ساعت مطالعهی بسیار خوبی دارند، اما در بقیهی روزها ساعت مطالعهی خیلی کم یا درحد صفر دارند.
2.عدهای از داوطلبان ابتدای سال خیلی خوب شروع به درس خواندن میکنند اما در ادامه بهمرور میزان مطالعهی آنها کم میشود؛ یا در اواسط سال تحصیلی یعنی نزدیک امتحانات ترم اول میزان مطالعهشان شدیدا کاهش پیدا میکند.
پس اگر بخواهیم مفهومی از پیوستگی(تداوم) در مطالعه را بیان کنیم میتواند بهاین صورت باشد:
داشتن میزان ساعت مطالعهی درست، منطقی و ثابت (درصورت امکان با سیری افزایشی) که باتوجه به شرایط داوطلب تعیین شده باشد.
حال که متوجه شدیم پیوستگی در مطالعه چیست، بیایید درمورد اهمیت آن و راه حل یا قاعدهای برای داشتن مطالعهی پیوسته صحبت کنیم.
آیا مطالعهی پیوسته اهمیتی این چنینی(به عنوان راز پنهان موفقیت کنکور) دارد؟!
چارلز دوهیگ در کتاب معروف «تاثیر عادت» در مورد این مسئله که چگونه روزمرگی و عادتهای درست باعث شدهاند افرادی با مشکلات زیاد و شدید به افرادی موفق و تاثیرگذار تبدیل شده اند به تفصیل حرف زده است؛ او عنوان میکند که بسیاری از افرادی که موفق شدهاند موفقیت خود را مدیون عادات درستی هستند که در طول چند ماه یا سال بهدست آوردهاند. این عادات باعث شدهاند که فرد بتواند بدون هیچ مشکلی برای مدتی طولانی تلاش کند و با شرایط دشوار مثل مشکلات خانوادگی یا افسردگی یا بیماری جسمی و روحی کنار بیاید و همچنان بتواند به اهدافی که در بلندمدت درنظر داشته برسد.
این افراد بر روی یک عادت اساسی نادرست خود تمرکز کردهاند و بهمرور با تغییر این عادت توانستهاند در رسیدن به اهدافشان موفق باشند؛ اما چرا؟ تغییر یک عادت چگونه میتواند چنین تاثیری داشته باشد؟! وقتی شما بر روی یک عادت اساسی و مهم خود (که قاعدتا برای یک داوطلب کنکور مطالعهی مستمر روزانه است.) تمرکز میکنید و میکوشید تا آنرا تغییر دهید، این تغییر بهمرور به سایر مسائل زندگی روزانهی شما نیز وارد شده و باعث میشود در دیگر موارد هم مثل ساعت بیداری در صبح، اراده برای دوری از عوامل مضر برای مطالعه، میزان مطالعه (موضوعی متفاوت با پیوستگی در مطالعه است!)، شیوهی درس خواندن و ... تاثیر بگذارد. بسیاری از افراد موفق نیز بههمین شیوه توانستهاند به اهدافشان دست پیدا کنند.
این نکتهی خیلی مهمی است که بدانید وقتی عادت اساسی مطالعهی شما درست باشد به مرور میتواند باعث شود سایر مشکلات شما در مطالعه نیز حل شوند که در نهایت باعث میشود نمرات تراز و رتبهی کنکورتان نیز بهتر شود!
اما هنوز نیز ابهام زیادی در مورد این مسئله ممکن است وجود داشته باشد؛ برای اطمینان به اهمیت مسئله اجازه دهید به رفع چند مورد مهم از این ابهام ها بپردازم:
ابهام: افراد زیادی وجود دارند که در کنکور موفق شدهاند اما این مسئله برای آنها اصلا مطرح نبوده و به آن اهمیت ندادهاند؛ بنابراین چرا باید به این مسئله اهمیت داده شود؟!
بیایید از زاویه ای دیگر به مسئله نگاه کنیم؛ اگر این افراد این قاعده را رعایت میکردند یا به آن اهمیت میدادند ممکن بود نتیجهای خیلی درخشانتر کسب کنند. رتبه های تک رقمی و رتبه های برتر کشوری هر ساله از این قاعده استفاده کردهاند هر چند شاید خود نیز از آن آگاه نبودهاند؛ زیرا برای آنها مطالعهی پیوسته مسئلهای عادی و روزمره بوده است! برای خود من نیز این مسئله مطرح بود! شاید اگر این قاعده را رعایت میکردم اکنون رتبهی بهتری داشتم.
ابهام: اینکه من یک روز چهارده ساعت مطالعه کنم و روز بعد شش ساعت مطالعه داشته باشم چه تاثیر بدی میتواند داشته باشد؟! در هرحال من به طور میانگین مطالعهی خوبی دارم و هفته ای هفتاد ساعت مطالعهی مفید دارم!(اعداد مطرح شده فرضیاند)
1. مغز انسان بهطور خودکار برای مصرف انرژی کمتر برنامه ریزی شدهاست؛ بهطوریکه وقتی متوجه میشود در در شش ساعت مطالعه انرژی بسیار کمتری مصرف میشود عملا در طی چهارده ساعت مطالعه به طور غیرارادی و نامحسوسی اجازه نمیدهد تمرکز فرد روی مطالعه باشد تا انرژی کمتری مصرف شود! پس امکان ندارد در مدت چند ماه با این شیوه، مطالعهی شما مفید باشد.
2. ببینید بدن و مغز انسان با تمرین و تکرار میتواند کارهای خارقالعادهای انجام دهد!مثل چهارده ساعت مطالعه در روز. اما صرف مطالعهی زیاد به معنای بازده زیاد نیست؛ برای آنکه این میزان مطالعه پربازده باشد نیاز به تمرین و تکرار دارد، یعنی باید مغز به این میزان مطالعه عادت کند تا به مرور بتواند انرژی مورد نیاز را تامین کرده و تمرکز داوطلب در مطالعه بیشتر شود که این مسئله خود تاییدی بر پیوستگی در مطالعه است! اما هنگامی که فرد بدون تکرار و هرچند روز یکبار این پروسه را طی میکند مغز توانایی تحلیل مفاهیم و تمرکز در این مدت زمان طولانی را ندارد!بنابراین میزان مطالعهی شما به حقیقت نزدیک نیست!همچنین بسیاری از افراد پس از یک روز مطالعهی شدید نیاز به استراحتی یک روزه بدون هیچ مطالعهای دارند!
ابهام: بالاخره هر فردی در برههای از زمان ممکنه دلسرد بشه! انسان که ماشین نیست نیاز به استراحت داره!
این موضوع بسیار درست و منطقی است! انسان نیازمند به استراحت است و در مورد مسئلهای با استهلاک کنکور، استراحا واقعا نیازمند میشه! اما استراحت منطقی و مداوم توام با مطالعه نه فقط صرف استراحت بدون مطالعه.
وقتی فرد بهطور پیوسته مطالعه میکند به طور پیوسته نیز باید استراحت میکند چون میزان مطالعهی داوطلب(که بعدا توضیح داده میشود) منطقی و براساس شرایط اوست؛درنتیجه، ملال آور نبوده و باعث از درس زدهشدن نمیشود؛ زیرا فرد به طور منطقی نیز استراحت میکند.
وقتی شما باتوجه به توانایی حال حاضرتان و شرایط فردیتان میزان مطالعهای منطقی داشته باشید و این مطالعه را به طور پیوسته ادامه دهید دلسردی به سراغ شما نمیآید؛ زیرا که دلسردی که واکنشی خارج از ارادهی شما است(هرچند تعجب برانگیز است اما این مطلب درست و علمی است!)، درنتیجهی خستگی ذهنی ناشی از مصرف بیشاز حد انرژی در فرد ایجاد میشود.
ابهام: برنامهی کلاسهای مدرسهی من طوری نیست که بتوانم پیوسته مطالعه کنم؛چون من بعضی روزها تکالیف مدرسهام سنگیناند و باید مدت بیشتری براشون وقت بذارم.
وقتی در مورد پیوستگی حرف میزنم، منظورم بازهی زمانی چندماههای است که قرار است در آن درس بخوانیم؛حال این مسئله بدین معنا نیست که اگر چند روز درماه بنا به دلایلی نتوانستیم آن برنامه را اجرا کنیم دیگر مطالعهی ما پیوسته نیست! مهم این است بیشتر اوقات این قاعده رعایت شود و مطالعه به عادت تبدیل شود.
ابهام: چگونه مطالعهی پیوسته میتواند سبب میشود باوجود بحرانهایی مثل بیماری یا مشکلات خانوادگی دلسرد نشویم و همچنان به مطالعه ادامه دهیم؟
جواب این ابهام را با یک سوال میدهم! آیا تاکنون به این فکر کردهاید با کدام دستتان آب میخورید؟! آیا تابحال به این فکر کردهاید بند کدام کفشتان را اول میبندید؟! نه، چون این مسئله برای شما تبدیل به عادت شده(البته تا اینجا هیچ ربطی به ابهام نداشته است اما ربط پیدا میکند!)؛ در سایر موارد نیز همینطور است: برخی افراد هنگام استرس ورزش میکنند، برخی غذا می خورند، برخی با دوستانشان حرف میزنند، برخی فیلم تماشا میکنند؛ یعنی همهی افراد برای فرار از مشکلات به عادت یا روتینی روی میآورند تا به آرامش برسند. حال اگر مطالعه عادت شما شود مانند بسیاری از افراد دیگر لازم نیست به آن فکر کنید، خواهید دید بهطور خودکار روی میزتان نشستهاید و مشغول درس خواندن هستید! و حتی از این کار لذت میبرید زیرا این عادت شما شده است؛ اما برای تبدیل آن عادت باید بازهای چندماهه این قاعده را رعایت کنید! هرچند نتایج آن درصورت درست اجرا شدن بعداز مدتی کوتاه بهوضوح قابل مشاهدهاند.
ابهام: چگونه مسئلهی ظاهرا بیربطی چون پیوستگی در مطالعه میتواند باعث شود که برای مثال سرعت تست زنی افزایش یابد؟
برای فهمیدن این موضوع باید با دید کلی به مسئله نگاه کنیم؛ وقتی مطالعهی شما پیوسته باشد، بعد از مدتی تصمیم به افزایش میزان مطالعه نیز میگیرید و در نتیجه ساعت مطالعهتان برای هر درس یا حداقل چند درس افزایش میابد؛ در ادامه با چون فرصتی بیشتری دارید، پس تعداد تست بیشتری میتوانید بزنید؛ تست زنی بیشتر باعث تمرین بیشتر، تسلط بیشتر و سرعت بیشتر در تست زنی میشود. این مسئله هم باعث پیشرفت شما میشود هم استرس شما را کاهش میدهد زیرا نمراتتان در آزمونها افزایش مییابد. از سوی دیگر برای اینکه میزان مطالعهی شما افزایش یابد، باید صبح سر ساعت مشخصی بیدار شوید و برنامههایتان را منظمتر کنید تا سوقت تلف شدهی کمتری داشته و بتوانید به برنامههایتان برسید. در ضمن وقتی شما تست بیشتری کار کردید به مرور متوجه میشوید که چه روش مطالعهای برای شما مناسبتر است (با توجه به نمرات آزمونها و تجربهی خود و مشاورتان) که در نتیجه به مرور کیفیت مطالعهی شما نیز افزایش مییابد.
مشکلی که خیلی از داوطلبین نیز با آن دست و پنجه نرم میکنند همین سرعت کم در مطالعه(همان کیفیت مطالعه) است که توضیح دادیم چگونه میتواند پیوستگی بر آن تاثیر دارد.
حال که به اهمیت موضوع پی بردیم چگونه این عادت را در خود ایجاد کنیم؟
چگونه پیوسته مطالعه کنیم؟
1. برای مطالعهی پیوسته در طول یک یا چند سال باید پیوسته استراحت کرد!
این کاملا غیر منطقیست که بگویم:«من میخواهم به مدت یکسال روزانه ده ساعت درس بخوانم اما استراحت کافی نداشته باشم!» شما برای اینکه هم بتوانید هر روز مطالعه داشته باشید و هم برای اینکه پس از مدتی دلسرد نشوید باید به اندازهی کافی استراحت کنید.
استراحت یعنی کارهایی که باعث میشوند فشار روی مغز شما کاهش پیدا کرده و برای مطالعهی مجدد انرژی داشته باشید؛ مثل هنگامیکه ورزش میکنیم برای آنکه فردای آنروز نیز بتوانیم همچنان ورزش انجام دهیم باید ابتدا در حین ورزش بیش از توان ماهیچههایمان تمرین نکنیم و ثانیا در هنگام استراحت از کارهایی که دوباره ماهیچهها را خسته میکنند یا سبب تنبلی و چاقی ما میشوند نیز دوری کنیم!برای مطالعه نیز همین است! در حین مطالعه نباید بیش از توان حال حاضرمان از آن بهرهوری کنیم و همچنین در هنگام استراحت نیز نباید مشغول به فعالیتهایی باشیم که دوباره باعث خستگی ذهنمان یا موجب تنبلی و دلسردی ما از درس شوند.
این به این معنا نیست که چون گفته شد باید استراحت کنید تا بتوانید در طول سال پیوسته درس بخوانید نیاز به استراحت مطلق دارید! استراحت باید منطقی باشد و مطالعه به بهانهی استراحت در اولویت دوم قرار نگیرد! پس سعی کنید به طور منطقی استراحت کنید.
2. استفاده از دفتر برنامه ریزی سبب نظم و روبرو شدن با واقعیت میزان مطالعه میشود.
حتما از دفتر برنامهریزی استفاده کنید! زمان زیادی از شما نمیگیرد فقط در حد پنج دقیقه! هر شب قبل از خواب برای روز بعدتان و اینکه چگونه درس بخوانید و به چه اهدافی برسید در این دفتر نقشه راهی مشخص کنید، هر آخر هفته برای برنامهی درسی و غیر درسی خود در دفتر اهداف تعیین کنید و برنامه بنویسید تا مشخص باشد میخواهید چه کنید.
اینکه هر شب ببینید که توانستید امروز نیز برنامهی خود را اجرا کنید به شما انگیزه میدهد تا روز بعد نیز همین کار را ادامه دهید و اگر نتوانستید باعث میشود مصمم شوید که روز بعد حتما برنامهای که برای خود تعیین کردهاید را اجرا کنید. در آخر هفته ها نیز چک کنید ببینید به چه میزان از اهدافی که خواستهاید رسیده اید.
عدهی زیادی از داوطلبان ادعا دارند که ما پیوسته درس خواندهایم اما مزایایی که میگویید را مشاهده نکردهایم! وقتی از آنها در مورد دفتر برنامهریزی و میزان مطالعه سوال میشود در جریان دقیق این مسئله نیستند و هنگامی که برای مدت دو هفته از دفتر استفاده میکنند متوجه میشوم نه تنها پیوسته مطالعه نمیکنند بلکه در بسیاری موارد برخی روزها درس نمیخوانند و به نصف اهدافی که تعیین کردهاند نیز نرسیده اند! استفاده از دفتر باعث میشود منظم شوید و از نتایج کارهایی که انجام میدهید آگاه باشید. وقتی شما در آزمون درصد غیر قابل قبولی در درسی مانند شیمی کسب میکنید میتوانید به دفتر مراجعه کنید و ببینید چه کردهاید که اینطور شده است؟! آیا مطالعهی کافی داشتهاید؟ آیا روش مطالعهی شما اشتباه بوده؟آیا ... و به این صورت علاوه بر اینکه موجب مطالعهی منظم یا پیوستهی شما میشود سبب میشود از وضع تحصیلی خود مطلع شده و اشتباهاتتان را دریابید.
3. موفقیت با مطالعهی زیاد اما غیر منطقی بدست نمیآید!
برای موفقیت در کنکور مطالعهی کافی لازم است اما لازم نیست شما زندگیتان را با مطالعهای غیرمنطقی نابود کنید؛ هر چند همهی ما اتفاق نظر داریم که مطالعهی بیشتر (البته به شرط تمرکز و توانایی) قطعا میتواند به موفقیت در کنکور کمک کنهد.
ولی داوطلب از این نکته نباید سوبرداشت کند که از فردا باید روزی ده ساعت مطالعه داشتهباشم درحالیکه قبلش این تجربه برای او خیلی کم یا حتی ناآشناس! شاید با حرفها و انگیزههای یک مشاور بتواند حتی تا یک ماه نیز ادامه دهد اما درنهایت بهحدی میرسد که بدن و ذهنش کشش نداره!
یکی از دلایل عمدهای که دانش آموزان توانایی حفظ میزان مطالعهی خود را ندارند، ساعات مطالعهی غیر منطقی و افزایش ساعت مطالعه به طور ناگهانی است که نتیجهای جز زدگی از درس و شکست ندارد.
برای افزایش ساعت مطالعه باید داوطلب با میزان مطالعهی معقول و باتوجه به شرایط خودش شروع به مطالعه کند و این میزان مطالعه را تا هنگامی که بهطور کامل با وضعیتش سازگار میشود ادامه دهد؛ سپس، هرماه یا هرهفته به میزان مطالعه افزوده شود تا ساعت مطالعه به میزان مطلوب فرد برسد؛ البته این نکته را در نظر بگیرید که هنگامی ساعت مطالعه اضافه شد باید همچنان این قاعده را رعایت کنید، قاعده ای که میگوید صبر کن تا بدنت به ساعت مطالعهی جدید عادت کند سپس میزان مطالعه را درصورت نیاز افزایش بده!
البته این قاعده کلی است و باتوجه بهمیزان مطالعه متفاوت است؛ برای مثال، فردی که در روز فقط دو ساعت مطالعه دارد(برای یک کنکوری) نمیتواند یک ماه همچنان با این مطالعه ادامه دهد بلکه باید هر هفته حتی در حد پانزده دقیقه هم که شده بر میزان مطالعه اش بیفزاید؛ اما داوطلبی که هنوز از تحصیل فارغ نشده و پنج ساعت یا بیشتر مطالعه دارد یا فارع از تحصیلی که بیش از نه ساعت مطالعه دارد نمیتواند(و درست هم نیست) هر هفته مطالعه اش را یک ساعت افزایش دهد بلکه ماهانه یا حتی هر دوماه یکبار در حد متناسبی(مثلا نیم ساعت) مطالعه اش را بیفزاید تا بدنش بتواند عادت را تحمل کند.
همچنین به این نکته توجه کنید که لازم نیست از تابستان یا اول سال ساعت مطالعهی سنگینی داشته باشید(مگر با راهنمایی مشاوری آگاه به شرایط شما و در شرایط خاص ویا اینکه قبلا این شرایط را تجربه کرده اید!) چون در هرحالت پروسهی کنکور استهلاک زیادی دارد و باید طوری برنامه ریزی کنید که تا روز کنکور توان کافی داشته باشید.
4. نتایج ناامیدتان نکنند!
شرکت در آزمونهای آزمایشی مزایای خیلی زیادی برای دواطلب دارد که در این نوشته نمیشود همه را ذکر کرد؛ اما مسئلهای که در رابطه با بحث ماست و بسیار هم مهم است، این است که افراد زیادی پس از مشاهدهی نتیجهی یک آزمون آزمایشی بهدلیل اینکه تلاش زیادی در دو هفتهی منتهی به آزمون کرده و نتیجهی دلخواهش را نگرفته دلسرد میشود. این مسئله از منظر روانشناسی بسیار عادی است و ممکن است برای هر کسی پس از تلاشی زیاد و نرسیدن به هدف پیش بیاید؛ اما تفاوتهایی نیز وجود دارد. هر دانش آموزی تمایل دارد چه در کنکور چه در آزمون ها بهترین نتیجه را کسب کند که بسیار عادیست. مسئلهای که مطرح است این است هدف از آزمونها چیست به جز یافتن نقاط ضعف و رفع آنها و همچنین یافتن نقاط قوت و استفاده از آنها! همانطور که فردی نتیجهی آزمونش دلخواه نبوده است نباید دست از تلاش بردارد بلکه باید اشتباهاتش را یافته و آنها را تصحیح کند، فردی با نتیجهی درخشان نیز نباید دست از تلاش ادامه دهد و به همین روند باید ادامه بدهد.
بسیاری از افراد در شروع کار زده میشوند! وقتی داوطلب بعد از دو هفته تلاش نتوانست نتایج زحماتش را ببیند بسیار ناامیر میشود! اما مشکل چیست؟ موفقیت در نتیجهی تلاشی چند هفتهای بهدست نمیآید، موفقیت مسئلهایست که با تلاش مستمر چند ماهه و چند ساله حاصل میشود. فرد در ابتدای درس خواندن بسیار بیتجربه است و اشتباهات و نقصهای زیادی دارد که از آنها بی خبر است؛ این اشتباهات و نقوص به مرور زمان و با مطالعهی مداوم چند ماهه تا حد زیادی حل میشوند.بنابراین، چنین انتظاری که پس از دو هفته یا یک ماه یا حتی دوماه به نتیجهی دلخواهتان میرسید کاملا غیر منطقی و نادرست است.
شما به آزمون میروید که اشتباه کنید و آنها را جبران کنید تا در کنکور این اشتباهات را تکرار نکنید. شما در آزمون شرکت میکنید که با خودتان رقابت کنید و جواب این پرسش را بیابید آیا نسبت به آزمون قبل اشتباهاتتان کمتر شده یا رفع شده و اینکه آیا توانستید به اهدافی که در نظر دارید برسید یا خیر؟ هرچند این مسئله به صورت شعاری روتین درآمده که هر مشاوری آنرا مطرح میکند اما متاسفانه کسی به آن توجه نمیکند و بیانگیزگی ناشی از نتایج بد آزمون باعث دلسردی بسیاری از افراد میشود. هضم این مسئله برای دانش آموز سخت است و ممکن است به تنهایی نتواند این مسئله را حل کند؛ بنابراین کمک مشاور یا فردی دلسوز برای دانشآموز نیاز است که در مورد بعدی بیشتر درمورد آن حرف میزنیم.
اجازه ندهید نمرهی تراز، درصدهای آزمونتان، رتبهی خود و دوستتان روی شما تاثیر سو بگذارد. شما تا روز کنکور فرصت دارید که تلاش کنید و به موفقیت و آنچه ایدهآل شماست نزدیکتر شوید؛ پس لازم نیست ذهن و انرژیتان را صرف فکر کردن درمورد گذشته یا نتایج دوستانتان بکنید.
5.کمک بگیرید:از فردی با تجربه یا فردی که این راه سخت را طی کرده باشد!
شاید این یکی از مهمترین شروط موفقیت در کنکور همین است. مقصود من از این فرد تنها مشاور نیست؛ افراد زیادی هستند که هزینههای زیادی برای مشاوران زیادی میکنند اما همچنان نتیجه نمیگیرند. وقتی که خسته میشوید، وقتی که ناامید میشوید، وقتی که راه پیشرفتی بنظرتان نمیرسد، وقتی که از شکست خسته شدهاید و .... به چنین فردی نیاز است. به فردی که حرفهایتان را بشوند و کمک کند تا فشار ذهنی تخلیه شود، فردی که بتواند برای مدتی کوتاه ذهن شما را از استرس دور کند. این فرد میتواند پدر یا مادر یا اعضای خانوادهی شما باشد که به شما اطمینان دهد از شما حمایت میکند و به حرفهایتان گوش میدهد یا مشاوری که بتوانید درددل و مشکلاتتن را با او مطرح کنید یا دوستی که حرف شما را بهتر میفهمد.
چنین فردی را حتما بیابید و از او کمک بگیرید. در هنگام مشکلات با او مشورت کنید تا قدرت جادویی صحبتکردن را دریابید. کم نیستند تعداد افرادی که پس از یافتن این فرد توانستهاند به طرز شگفت آوری پیشرفت کنند.اگر هم اورا یافتهاید از این امکان سود ببرید و نگذارید با مشکلات به تنهایی روبرو شوید.
مسئلهای که اینجا مطرح است این است آیا هر مشاوری این ویژگی را دارد؟جواب این است لازم نیست حتما فرد مشاور کنکور باشد، مهم این است که فردی باشد که با گفتوگو با او بتوانید انرژی لازم برای ادامه راه را بدست آورید.
تعداد زیادی از مشکلات دانش آموز بعد از مدتی خودبخود بدون کمک مشاور حل میشوند!چون دانش آموز بعد از مدتی مشاوره و یاد گرفتن نکات اساسی دیگر نیازی به حل کردن مشکلات کوچکش با کمک مشاور ندارد بلکه با مشاور حرف میزند تا توانایی روانی برای ادامهی راه را کسب کند.
درآخر باید تکرار کنم شاید این مسئله برای خیلی از رتبههای برتر کنکور مطرح نبوده یا حتی مورد توجه نیز نبوده است!اما مطالعه و تحقیق روی روش مطالعهی آنها نشان داده است که مسئلهی پیوستگی مطالعه بهحدی برای آنها تبدیل به عادت شده است که به اهمیت آن و تاثیری که بر موفقیت آنها گذاشته توجه نکردهاند اما همچنان این قانون را رعایت کرده اند.
شما نیز میتوانید با رعایت این چند قاعده و کمی پشتکار و به کمک یک فرد دلسوز مطالعه را به عادتی روزانه تبدیل کنید و جادوی آن را در موفقیت در کنکورتان ببینید! به این مسئله بیتوجهی نکنید و هرچه زودتر به سمت موفقیت بروید.
موفقیت در کنکور نتیجهی چندین عامل است که تنها یکی از آنها اینجا عنوان شدهاست که بسیار مهم است و تاحدی برای بقیهی عوامل پایهایست! روش درست مطالعه، توانایی مطالعهی زیاد که برای خیلی افراد تعجب برانگیز است، افزایش کیفیت مطالعه، کنترل استرس کنکور، افزایش نمرهی تراز و رتبهی بهتر در کنکور و ... به طور مستقیم یا غیر مستقیم تحت تاثیر این عامل هستند!
همین مسئله باعث تعجب خیلی از افراد میشود! داوطلبی که در ابتدای سال جزو داوطلبان خیلی ضعیف بهشمار آمده است توانسته با رعایت این مسئله به مرور از خیل عظیمی از داوطلبان پیشی بگیرد و به رتبهای باور نکردنی حتی دو رقمی نیز برسد.
موضوع پیوستگی در مطالعه بحثی چالش برانگیز و بسیار مهم است با پشتوانهی علوم اعصاب و روانشناسی که قطعا نمیتوانم در چند صفحه آنرا بیان کنم؛ اما با خواندن همین مطلب نیز میتوانید از این جادوی پنهان آگاه شده و از آن برای موفقیت خود استفاده کنید.
نویسنده : زیدان عبداللهی (دانشجوی پزشکی شیراز)
بخش مشاوره ماز
کلیه حقوق این وب سایت برای گروه آموزشی ماز محفوظ است